جنب و جوش /jonbojuS/ مترادف جنب و جوش: تحرک، تکان، تلاطم، تهییج، جنبش، حرکت معنی انگلیسی: bustle, dynamism, flutter, push, scramble, hoopla, hustle
معنی پر جنب و جوش - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ...
CRC As quoted from various sources in an online version of:
هیجان . حرکت فراوان . و با آمدن و افتادن صرف شود، گویند: بجنب و جوش آمد، به جنب و جوش افتاد. جنب و جوش. دیکشنری فارسی به انگلیسی. bustle, dynamism, flutter, push, scramble. جنب. لغتنامه دهخدا. جنب . [ ج َ ن َ ] (اِخ ) نام شهری
اسفند، پر جنب و جوش ترین ماه سال. ماه اسفند با تمام ماه های سال فرق دارد نه تنها از این جهت که آخرین ماه سال است بلکه از این نظر که جنب و جوش و هیجان آن با دیگر ماه های سال تفاوتی اساسی دارد.
1 天前 پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : متیو دومینیک، مهندس پرواز در ایستگاه فضایی بینالمللی، یک تایم لپس را به اشتراک گذاشت که غروب ماه را در میان شفقهای قطبی پر جنب و جوش قرمز و سبز نشان ...
Persian-English dictionary. pimple. noun. inflamed spot on the surface of the skin. پیشخدمت مردی بود با چشمان مضحک و صورت جوش جوش و موهای سیخ سیخ. He was a twinkling eyed, pimple faced man.
موسیقی و ترانه فرانسوی. فروردین ۳۰, ۱۳۹۹. موسیقی فرانسوی، از ابتدای قرن نوزدهم با توسعه زبان فرانسه تعریف می شود، و از ادبیات شاعران فرانسوی به دست آمده. ترانه فرانسوی به عنوان یک ژانر در یک ...
تعریف: لیمینگتون. لیمینگتون شهری است که در سواحل جنوبی انگلستان در ناحیه نیو فورست همپشایر واقع شده است. این شهر بهخاطر بندر زیبا، ساختمانهای تاریخی و جامعه قایقرانی پر جنب و جوش معروف است.
تعریف viva، چه viva معنا?, به این معنی از viva پر جنب و جوش, ... دیگر در زیر ذکر شده است.میتوانید اطلاعات مربوط به هر تعریف از جمله تعاریف به زبان انگلیسی و زبان محلی خود را در سمت چپ کلیک کنید.
حقوق الطبع والنشر: شركة خنان ليمينغ لتكنولوجيا الصناعة الثقيلة المحدودة. رخصة أعمال